5خیری که در سکوت نهفته است!
سكوت و سخن هر دو در جای خود خوب و مطلوب و در غیر آن نامطلوب است. پس بایستى سخنان را طبقهبندى كرد و در موارد لزوم سخن گفت. در موارد غیرضرورى نیز از سخن باز ایستاد؛ مثلاً اگر سخن گفتن براى هدایت كسى یا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، بسیار نیكو است.
همچنین احوالپرسى از دیگران و...؛ ولى اگر سخن لغو و بیهوده و یا خداى ناكرده مشتمل بر گناه باشد، در این صورت بایستى از آن پرهیز كرد.
سعدی نیز در این باب سروده است:
اگر چه پیش خردمند خامشی ادب است
به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیز طیره عقل است: دم فرو بستن
به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی
22شرط برای حفظ قرآن
در برنامه ریزی و زمان بندی حفظ قرآن، اگر می خواهید روزی 4 ساعت به حفظ قرآن بپردازید، بهتر است كه این چهار ساعت، پشت سر هم و در یك زمان ـ مثلاً از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر ـ نباشد...
1. در حفظ قرآن، «شرط اول قدم آن است كه مجنون باشی». پس شرط اول در حفظ قرآنْ «عشقِ» به این كار و عاشق آن بودن است و شما عشق به حفظ قرآن را می توانید از راههای ذیل، در خود، ایجاد یا تقویت كنید:
یك. توجه به ارزش و اهمیت خود قرآن؛
دو. توجه به مسئولیت خود در برابر یادگیری، یادسپاری، به كارگیری و یاددهی قرآن؛
سه. توجه به ارزش و اهمیت حفظ قرآن؛
چهار. توجه به آثار و فواید حفظ قرآن؛
پنج. توجه به اهداف حفظ قرآن.
2. از هر زمانی در طول شبانه روز می توان برای حفظ قرآن بهره جُست، اما برخی بر این عقیده اند كه بهترین زمان مناسب برای حفظ آیات قرآن، در اول صبح و بویژه در فاصله بین اذان صبح تا طلوع آفتاب است؛ زیرا انسان بتازگی از خواب شبانه اش بیدار شده و به امور مادی و اشتغالات روزانه اش مشغول نگشته و ذهن و روان وی كاملاً در آسایش و استراحت بوده است و در نتیجه، از فضای معنوی بهتر و آرامش روانی بیشتر و آمادگی ذهنی خوب تری برخوردار است.
برخی دیگر نیز بر این عقیده اند كه آخر شب و بویژه فاصله پیش از خواب شبانه، زمان مناسبی برای حفظ قرآن است؛ زیرا انسان از كارها و مشغله های ذهنی روزانه اش فارغ شده است و پس از حفظ آیات قرآن نیز به خواب می رود و دیگر ذهن او با اشتغالات و درگیریهای جدیدی روبه رو نمی شود و هر مقدار از آیات قرآن را كه پیش از خواب حفظ می نماید، پس از خوابیدن، در ذهن وی كاملاً نقش می بندد و هنگام صبح كه از خواب برمی خیزد، آیات حفظ شده را به صورت روشن و شفاف، در ذهن و حافظه خود می بیند.
3. حفظ قرآن، برنامه ریزی و زمان بندی و نظم و انضباط می خواهد. از این رو، باتوجه به شرایطی كه دارید، برای خودتان مشخص و معین كنید كه روزی چند ساعت و در كدام ساعتها می خواهید به حفظ قرآن بپردازید؛ مثلاً روزی سه ساعت و از ساعت 7 تا 8 صبح و 4 تا 5 عصر و 10 تا 11 شب. پس از این برنامه ریزی، هرگز از آن تخلّف نورزید و در صورت تخلّف، خود را به گونه ای جریمه و مُۆاخذه كنید. این برنامه ریزی باعث می شود تا براساس نظریه «پاوُلُف»، خود را «شرطی» كنید و ذهن شما همیشه در آن ساعتهای معین، آمادگی كامل برای حفظ آیات قرآن را داشته باشد.
هرگاه از نظر روحی ـ روانی نمی توانید به حفظ آیات جدیدی مشغول شوید، اگر می توانید، به مرور و تكرار محفوظات قبلی خود بپردازید تا ارتباط شما با قرآن و برنامه حفظ آن قطع نگردد
راهكارها و ابزارهاى فهم و تفسیر قرآن
مقدمه
«قرآن مشعلى است كه نور آن هرگز خاموش نمىگردد، چشمه زایندهاى است كه واردان از آن نمىكاهند، نشانههایى است كه روندگان بىآنها راه نمىیابند، دلیل كسى است كه به آن سخن گوید، فیروزى كسى است كه آن را حجت آورد، نگهدارنده كسى است كه به آن عمل كند، سپر كسى است كه آن را دربرگیرد، دانایى كسى است كه آن را در گوش دارد. همانا قرآن كان ایمان و كانون آن، سنگهاى بناى اسلام و پایه آن، میدانهاى حق و راههاى آن است.» (1)
ضرورت شناخت قرآن و شناختپذیرى آن
آثار و فواید دعا چیست؟
عبادات باید با نیت تقرب به خدا به جا آورده شود و دعا كه از برترین عبادتهاست تنها با همین نیت باید انجام گیرد. همچون اولیای خاص الهی كه تسلیم محض اوامر او هستند و از آن جهت دعا می كنند كه اطاعت حق تعالی است و لذا دعایشان اجابت بشود یا نه، راضی هستند. هرچند آنان از دعا جز تقرب، چیزی نمی خواهند، اما خود دعا دارای آثار و فوایدی است كه هر دعاكننده ای از آن بهره مند خواهد شد، البته در صورتی كه آداب و شرایط آن را رعایت كند.
● به برخی از فواید دعا اشاره می كنیم:
1- قال َحُسَيْنِ بن علىّ(عليه السلام):
إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِيَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.[1]
حضرت امام حسين (عليه السلام) فرمود: همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى كنند كه آن يك معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى ديگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستايش مى كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شكر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مى نمايند; و اين نوع، عبادت آزادگان است كه بهترين عبادات مى باشد.
2- قالَ(عليه السلام): إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا يَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.[2]
فرمود: همانا سخاوتمندترين مردم آن كسى است كه كمك نمايد به كسى كه اميدى به وى نداشته است.
و بخشنده ترين افراد آن شخصى است كه ـ نسبت به ظلم ديگرى با آن كه توان انتقام دارد ـ گذشت نمايد.
صله رحم كننده ترين مردم و ديد و بازديد كننده نسبت به خويشان، آن كسى ست كه صله رحم نمايد با كسى كه با او قطع رابطه كرده است.
اگر علم به ثريا آويخته بود ، مردانى از فارس بدان مىرسيدند .
(كنز العمال ، ج 12 ، ص 91 ، ح 34131)
آداب و معاشرت هایمان را قرآنی کنیم!
دین اسلام برای تک تک مراحل و جزئیات زندگی ، آداب و اصولی را بیان کرده که اگر با توجه به آن موازین زندگی را استوار کنیم و دستورات را در زندگی سرلوحه خود قرار دهیم ،هیچگاه به مشکل بر نخواهیم خورد .
آداب نشستن
یکی از آداب معاشرت كه در قرآن كریم مورد تأكید واقع شده ، این است كه در مجالس طورى بنشینند كه اگر تازه واردى آمد ، جاى نشستنش باشد .
معمولاً مجالس ظرفیت محدودى دارد و اگر همه افراد بخواهند آزاد و راحت بنشینند ممكن است جا براى دیگران تنگ بشود ، از این رو دستور داده شده كه در مجالس وقتى به شما گفته مىشود كه جا باز كنید ، تنگتر بنشینید و جا به دیگران بدهید كه خدا هم به شما وسعت بدهد ؛ در این رابطه خداوند در آیه 11 سوره مجادله می فرماید: «أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِیلَ انشُزُوا فَانشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ »
درباره شان نزول این آیه گفتهاند: كسانى كه خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم شرفیاب مىشدند ، دور پیغمبر تنگاتنگ حلقه مىزدند و كسانى كه بعد مىآمدند دیگر جا براى ایشان نبود . این بود که این آیه نازل شد که می فرماید : طورى نباشد كه اگر كسى كارى دارد یا مىخواهد سخنى از پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله وسلم بشنود جا براى او نباشد.
بعد اضافه مىفرماید: «وَ إِذَا قِیلَ انشُزُوا فَانشُزُوا » بعضى از مفسران گفتهاند كه منظور این است كه اگر شخص محترمى وارد شد و به شما گفته شد بلند شوید و جاى خود را به او بدهید، به راحتی و به دور از هر گونه ناراحتی این كار را انجام بدهید .
در ذیل آیه قبل و در تأئید آن می فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» یعنیمىتواند مؤیدى براى این تفسیر باشد كه در بین شما كسانى هستند كه مزایایى دارند و احترامشان براى شما لازم است از جمله مؤمنین خالص و علماى ربانى كه نزد خدا محترمند و خدا آنها را بلند مرتبه قرار مىدهد.
لزوم کسب علم از نظر اسلام و قرآن
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون، انما یتذکر اولوا الالباب»؛ بگو آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ همانا صاحبان خرد متذکر می شوند. (سوره زمر، آیه 9)
حدیث معروفی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»؛ جستجو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است. (اصول کافی،ج 1 ص 30) این حدیث از جمله احادیث اسلامی است که شیعه و سنی هر یک به طرق و سندهای خود آن را از رسول اکرم نقل کرده اند. اگر چند حدیث مسلم داشته باشیم که فریقین آنرا از رسول اکرم نقل کرده باشند یکی همین حدیث است.
کلید اسم اعظم خدا در قرآن
مرحوم شیخ على اكبر عماد مى نویسد:
اسم اعظم خداوند تبارك و تعالى، آنهائى است كه در اولش، لفظ جلاله (الله ) و در آخرش لفظ (هو) باشد و همچنین، بدون نقطه باشد و در قرآن شریف، در پنج مورد چنین آمده است .
پس بنابراین، اسم اعظم (الله لااله الاّ هو) مى باشد. از شیخ مغربى نقل شده كه هر كس این پنج آیه را، وردِ خود كند و هر روز یازده مرتبه، به هر نیت و در هر مشكلى - كه برایش پیش آید- بخواند، بزودى نیت او برآورده خواهد شد. انشاءالله.
آن پنج مورد در قرآن چنین است :
1 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لاتَاءْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لانوْمٌ لَهُ ما فى السَّمواتِ وَ ما فى الاَْرْضِ مَنْ ذَاالَّذى یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ اَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لایُحیطُونَ بِشَئىٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلاّ بِماشاءَ وَسِعَ كُرْسیُّهُ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ وَ لایَؤُدُهُ حِفْظِهُما وَ هُوَ الْعَلِىُّ الْعَظیمِ. (بقره / 255)
2 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ نَزَّلَ عَلَیْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ اَنْزَلَ التَّوریةَ وَالاِْنْجیلَ مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّاسِ وَ اَنْزَلَ الْفُرْقانَ. (آل عمران، 2، 3، 4)
3 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّكُمْ اِلى یَوْمِ الْقیامَةِ لارَیْبَ فیهِ وَ مَنْ اَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدیثاً. (نساء / 87)
4 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ لَهُ الاَْسْماءُ الْحُسنى .(طه / 8)
5 - اَللّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. (تغابن / 13)
شیخ مفید فرموده است : اسم اعظم در سوره فاتحه است و بر اساس فرمایشِ امام صادق علیه السّلام اگر این سوره را 70 بار، بر مرده بخوانند و روح بر بدن میت برگردد، شگفت آور نیست .*
نكات اخلاقي سوره حجرات
در اين سوره مسائل مهمي در ارتباط با شخص پيامبر(ص) و جامعه اسلامي نسبت به يكديگر مطرح گشته و بسياري از نكات مهم اخلاقي در آن عنوان شده است.
علامه طباطبايي ذيل آيات اين سوره مي فرمايد: اين سوره مشتمل بر مسائلي از احكام دين است. احكامي كه با آنها سعادت زندگي فردي انسان تكميل ميشود و نظام صالح و طيّب در(مجتمع) مستقر ميگردد. بعضي از آن مسائل ادب جميلي است كه بايد بين بنده و خداي سبحان رعايت شود و پارهاي از آنها آدابي است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا(ص) رعايت كنند (كه در آيات اول سورهي حجرات به تعدادي از اين آداب اشاره شده است ).
براى تبيين پاسخ لازم است به چند نكته اشاره شود:
|
با تو گر خواهــی سخــن گوید خـدا، قــرآن بــخــوان
تــــا شـــود روح تـو با حق آشنا، قرآن بخوان
(رتــــل القــرآن تــــرتــیــلا) نــــدای رحــمـت اســت
می دهد قرآن به جان و دل صفا، قرآن بخوان
ای بــشیــــر، یـــاد خــــدا، آرامــش دل مــی دهــــد
دردمــنــــدان را بــود قــرآن دوا، قــرآن بخوان
گفت پیغمبر كه بی دین است، هر كس بی حیاست
تــــا شـــود روح تــو پابــند حیــا، قـرآن بخوان
دامــهــا گستــرده شــیطــان، در مــسیــر عمــر تــو
تــــا كه ایمن باشی از این دامها، قرآن بخوان
ای كــــه روحــت سخــت پـــایــبــنــد دنــیــــا شــده
می كــند قــرآن تــو را از غم رها، قرآن بخوان
عـــتــرت احــمــــد ز قــرآنــش نــمــی گــردد جــــدا
تــــا بیــابی معنــی ایــن نكته را، قرآن بخوان
هــســت قــرآن صــامت و قــرآن نـاطق عترت است
تــــا ندانــی این دو را از هم جدا، قرآن بخوان
نــسخــه قــرآن بــه دستــــورالــعــمــل دارد نــیــــاز
تــــا كــه بشناسی طبیبت را دلا، قرآن بخوان
وادی طــور اســت ایــن قــرآن و مــیــعــاد حــضـــور
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قـرآن بخوان
می برد خسران ز قرآن، هر كه دشمن با علی است
مــومنیینش را بــود قــرآن شفــا، قرآن بخوان
بــــا زبــــان حــال، زیــنــب گفــت بــا رأس حــسیـن
خصم خـواند خارجی ما را اخی، قــرآن بخوان
چــــون بــــود قــرآن (حســان) بــرنامــه عمــر بشــر
تــــا كــه تــــوفیق یــــابی بیــــا، قـرآن بخوان
داستان قرآنی یک رباخوار
بعضی صبحهای زود، پیامبر از خانه بیرون میرفت تا به کارهای مردم رسیدگی کند یا به بازار میرفت تا نان یا خرمایی تهیّه کند و به خانه بیاورد. در راه، پشت در خانه، نگاهش به آشغالها، خاکروبهها، غذاهای فاسد و میوه های گندیده میافتاد. بوی بدآنها فضای پاک صبح را آلوده میکرد؛ آن گاه نگاهش به ابولهب میافتاد. خانهاش از خانه آنها دور نبود. او را میدید که میخندد و با شیطنت به خانه میرود.
ابولهب مرد ثروتمند مکه بود. از راه ربا خواری و نزول خواری ثروت زیادی به دست آورده بود. خانه بزرگ و باشکوهی داشت. غلامان و کنیزان فراوانی به فرمانش بودند.
او و همسرش، « ام جمیل» هر روز، آمدن و رفتن پیامبر را زیر نظر داشتند. ابولهب در کوچهها به دنبال پیامبر راه میافتاد. هرگاه پیامبر با کسی گفت و گو میکرد، زود خودش را آنجا میرساند و با صدای بلند میگفت: «او دروغ میگوید! او پیامبر نیست. به سخنانش گوش ندهید. حرفهایش را باور نکنید!».
دستورالعمل قرآنی:سفارش های لقمان
نگاهی گذرا به زندگی حکما، دانشمندان، فلاسفه، بیانگر این واقعیت است که تلفیق اندوخته های عملی با معنویت دینی، همواره مورد عنایت و توجه اکثر آنان بوده است. لقمان حکیم از جمله حکمایی است که مورد عنایت حق تعالی بوده است. در این نوشتار با مقدمه ای کوتاه از شخصیت این مرد حکیم،سفارشات معنوی او را با فرزندش بررسی می کنیم. امید است که با پیروی از تعالیم قرآن کریم و اهل بیت (ع) گامی در جهت رشد و تعالی معنوی خویش برداریم.
لقمان: به معنای انسان کامل و معروف است. نام ایشان دوبار در قرآن مجید ذکر شده است «و لقد آتینا لقمان الحکمة ان اشکر لله … و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه …» (سوره لقمان،یات 12و139)
عمل صالح از نظر قران و احادیث چیست؟
می توان گفت : عمل صالح عملى است که روى میزان عقل و منطق و قانون شرع باشد . از شائبه ریا و عجب و پیروى هوى و هوس و از هر گونه کاستی خالى باشد. نزد عقلا پسندیده و لایق مقام عبودیت و پیشگاه حضرت احدیت باشد. علامه طباطبائی می گوید: صلاحیت عمل هر چند در قرآن کریم بیان نشده که چیست؛ اما آثارى که براى آن ذکر کرده، معناى آن را روشن می سازد. از جمله آثارى که براى آن معرفى کرده، این است که عمل صالح عملى است که برای به دست آوردن رضای خدا انجام شود.
محاسبه اعمال در قرآن |
محاسبه اعمال در قرآن از نام هاي قيامت در قرآن «يوم الحساب»[1] است، يعني روزي كه خداوند به حساب اعمال بندگان خود مي رسد، اين مطلب به قدري مسلم است كه علي ـ عليه السّلام ـ آنجا كه فرق ميان دنيا و آخرت را بيان مي نمايد، مي فرمايد:
«دنيا سراي عمل و كوشش است و نه جايگاه حساب، و آخرت جايگاه حساب است نه وقت عمل و كوشش».[2]
ولي در عين حال پيرامون حساب، در آيات قرآن و روايات اسلامي يك رشته عناوين مورد توجه قرار گرفته كه بررسي آن ها گذشته بر اين كه به بالا رفتن سطح آگاهي ما نسبت به معارف ديني كمك مي نمايد، پاسخگوي برخي از سؤالات در مورد مسأله ي حساب مي باشد. بخش عمده ي اين عناوين را مي توان در موارد زير بيان نمود:
1ـ مقصود از حساب چيست؟
حدیث قدسی
حدیث قدسی حدیث قدسی در اصطلاح، كلامی است كه به پیامبر وحی شده است اما جزء کتاب آسمانی قرآن محسوب نمیشود چنانچه به كلماتی كه به عنوان قرآن بر پیامبر نازل شده است حدیث قدسی اطلاق نمی شود. البته كلمات دیگر كتب آسمانی در زمره احادیث قدسی به شمار می روند.
اهمیت داشتن عزم و صبر از نگاه قرآن کریم
مفهوم عزم
يكي از صفات انسان كامل و برجسته، عزم دركارها و زندگي است. قرآن به اين ويژگي با اشاره به انسان هاي كاملي چون پيامبران اولوالعزم يعني نوح و ابراهيم و موسي و عيسي (ع) وحضرت پيامبر اكرم (ص) توجه داده و از مردمان خواسته است تا با سرمشق گيري از ايشان، دراين مسير كمالي قرار گيرند. عزم به معناي قاطعيت و جديت درعمل، يكي از مهم ترين ويژگي ها و عناصر درزندگي است كه انسان بدون آن نمي تواند كاري را از پيش برد. به اين معنا كه اگر شخصي با هزاران نفر مشورت كند و با بهره گيري از عقول مردم به بهترين و كامل ترين انديشه دست يابد ولي ناتوان از عمل باشد، شكست خورده است. از اين رو قرآن به پيامبر اسلام (ص) دستور مي دهد كه هرگاه با مومنان مشورت كردي عزم كن و كاري را كه به يقين و قطعيت در آن رسيدي به طور جدي پي گير باش. دراين مرحله تنها نياز به توكل است تا خداوند مددكار تو باشد و به هدف و مقصدي كه با اين عمل متوجه آن شده اي برسي: فاذا عزمت فتوكل علي الله. بنابراين عزم به معناي آن است كه شخص پس از قطعيت و يقين به درستي كاري، اقدام جدي برعمل آن داشته باشد وكوتاه نيايد. از اين رو از ويژگي ها و بلكه از مولفه ها و عناصر اصلي عزم، صبر دانسته شده است؛ زيرا كسي كه در مقام عمل قرارمي گيرد بايد براي دست يابي به هدف كوتاه نيايد و در برابر مشكلات و دشواري ها و بحران مقاومت كند و واكنش هاي ناپسند و سنگ اندازي ديگران را به هيچ گيرد.
مهارتهای زندگی از منظر قرآن و روایات (ارتباطات، تفکر انتقادی، مقابله با استرس)
منظور از مهارت، یعنی داشتن توانایی های لازم برای انجام صحیح یک کار و مهارت های زندگی یعنی توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام تصمیم گیری های صحیح و حل تعارض ها و کشمش ها بدون توسل به اعمالی که به خود و دیگران صدمه می زنند و به طور کلی مهارت های شخصی و اجتماعی هستند که همه افراد باید آن ها را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود، انسان های دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر و شایسته عمل نمایند. امروزه به علت ایجاد تغییرات پیچیده و وسیع فرهنگی- اجتماعی در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد توانایی های لازم و اساسی را برای رویارویی با مشکلات زندگی روزمره زندگی ندارند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر کرده است.
هدف زندگی در قرآن
سیدحمید هاشمی، نویسنده، پژوهشگر موسسه عالی ثامن و دانشآموخته حوزه علمیه میباشد. کتابهای «جهان اسلام در فرایند جهانی شدن» و «اسلام و فمینیسم» دو اثر تحقیقی ایشان است؛ ضمن آنکه مقالات متعددی در مجلات مختلف، از ایشان به چاپ رسیده است. این سخن همواره در میان ما گفته میشود که زندگی ارزشمند، هدفدار و هدفمند میباشد و هدفداری به عنوان یک اصل مسلم برای زندگی پذیرفته شده است؛ اما جای آن هست که با مراجعه به مهمترین متن مقدس دینی ما این پرسش هم مطرح شود که به چه دلیل زندگی باید هدفمند باشد، چه ضرورتی احساس میشود که انسان دارای زندگی هدفدار باشد؟
من محسن قربانزاده سوار هستم . در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان تحصیل میکنم ( رشته مهندسی مکانیک )